- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صنما آن خط مشکین که فراز آوردی بر گل از غلیه گوی که طراز آوردی
2 گرچه خوبست به گرد رخ تو زلف دراز خط بسی خوبتر از زلف دراز آوردی
3 گر نیازست رهی را به خط خوب تو باز تو رهی را به خط خویش نیاز آوردی
4 قبلهای ساختی از غالیه بر سیم سپید تا بدان قبله بتان را به نماز آوردی
5 پیش خلق از جهت شعبده و بلعجبی نرگس بلعجب شعبدهباز آوردی
6 چند گویی که دلت پیش تو باز آوردم این سخن بیهده و هزل و مجاز آوردی
7 دلم افروخته بود از طرب و شادی و ناز تو دلی سوختهٔ از گرم و گداز آوردی