1 نقش وصل توام از ششدرغم ره نگشود چکنم کار من دلشده وارون افتاد
2 ایکه تیر مژه بر سینه زدی نیر را با حذر باش که بر کشور دل خون افتاد
1 چون سحرگه قرص شید آمد برون سر برهنه زین حجاب نیلگون
2 از جفای کوفیان کفر کیش رو بکوفه هشت آن جمع پریش
1 ای محرم پردۀ نهان خامۀ راز وی هشته رسل به درگهت روی نیاز
2 موسی مدهوش ان ترانی در طور پیچیده صلای من رآنی بحجاز
1 گفت شاها من فرشته آتشم که سمندوار بر آتش خوشم
2 حکم کن این نائب رب النجوم سوزم اینحزب شیاطین از رجوم