1 نقش وصل توام از ششدرغم ره نگشود چکنم کار من دلشده وارون افتاد
2 ایکه تیر مژه بر سینه زدی نیر را با حذر باش که بر کشور دل خون افتاد
1 ای درخور تاج بخشی دست خدا وی هستی تو آئینۀ هست خدا
2 در کونمکان نیست بجز دست تو دست بگشای گره ز کارم ای دست خدا
1 خون من جای می ار خورد لبش نوشش باد لیک عهد لبش امید که در گوشش باد
2 خیره روئی که خطا بر قلم صنع گرفت شرم از این چشم و لب و زلف و بنا گوشش باد
1 الهی اکبر از تو اصغر از تو بخون آغشتگانم یکسر از تو
2 اگر صد بار دیگر بایدم کشت حسین از تو سر از تو خنجر از تو
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به