-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یار رقیب شد به فسون یار من دریغ جبرئیل گشت هم نفس اهرمن دریغ
2 ای مدعی که جان تو باشد به تن دریغ یار است با تو یار من از یار من دریغ
3 عمری گذشت و یوسف من از وفا نکرد یکبار یاد ساکن بیت الحزن دریغ
4 با یار تازه عهد نوی بسته یار من نشناخت قدر صحبت یار کهن دریغ
5 بینم چگونه خلعت زیبای وصل یار؟ بر قامتی که آیدم از وی کفن دریغ
6 بیهوده رفته ام سوی غربت ز غیرت آه گر دیده ام جدا زوطن از وطن دریغ
7 خوبان نشسته اند چو پروین به محفلم آن مه (سحاب) نیست درین انجمن دریغ