جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

سر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1067

غزل 1067 ام از 6329 غزلیات

سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر

1 سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر جان سپر کردم ولیکن تیر کم زن بر سپر

2 این جگر از تیرها شد همچو پشت خارپشت رحم کردی عشق را بودی جگر

3 من رها کردم جگر را هرچ خواهد گو بشو بر دهانم زن اگر من زین سخن گویم دگر

4 بنده ساقی عشقم مست آن دردی درد گوشه‌ای سرمست خفتم فارغم از خیر و شر

5 گر بیاید غم بگویم آنک غم می‌خورد رفت رو به بازار و ربابی از برای من بخر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر

شاعر شعر سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر چه کسی است ؟

شاعر شعر سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر چیست ؟

قالب شعر سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر غزل است

مضمون اصلی شعر سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر