-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ثوابست پرسیدن خستهای که دور افتد از وصل پیوستهای
2 سواران چابک سرد، گردمی بسازند با پای آهستهای
3 نمیدانم از زورمندان درست جلادت نمودن بر اشکستهای
4 به پایش فرو رفته خار جفا ز دستش درافتاده گل دستهای
5 چه داند که بر من چها میرود؟ ز دام محبت برون جستهای
6 کجا غصهٔ دل تواند نهفت؟ چو من رخ به خون جگر شستهای
7 بگو، ای صبا، قصهٔ اوحدی چو پرسندت از حال پابستهای