-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقی باقی ما داد صلا بسم الله هر کرا هست سرانجام فنا بسم الله
2 روی ساقی بصفا سینه ما با هم صاف می مصفا شده اخوان صفا بسم الله
3 شد دوا درد غذا خون جگر عشق طبیب هر که جوید ز سر صدق شفا بسم الله
4 ساقی عشق گرفته است بکف ساغر درد هر که دارد سر این جام بلا بسم الله
5 ایکه خواهی که نماز از سر اخلاص کنی سوی حق عشق بود قبلهنما بسم الله
6 گر دلت آرزوی عکس جمالش دارد بنگر آینه سینهٔ ما بسم الله
7 منزل دوست بپرسیدم از آنشاه عرب کرد اشارت بدل و گفت عنا بسم الله
8 سوی دل رفتم و گفتم که بگو یار کجاست گفت اینجاست تو بیخویش درآ بسم الله
9 بر درش رفتم و گفتم که دهی بار مرا گفت بگذار خود ترا و بیا بسم الله
10 فیض خواهد بره دوست روان افشاند هر که دارد سر همراهی ما بسم الله