- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نسبت اشراف با دونان خطاست سر اگرگردید نتوانگفت پاست
2 آه بیتاثیرما راکم مگیر هرکجا دودی است آتش در قفاست
3 بیجفای چرخ دل را قدر نیست روسفیدیهای تخم از آسیاست
4 تیرهبختی خال روی عاجزیست بر زمین گر سایه باشد خوش اداست
5 پیش ما آزادگان دشت فقر دامگاه مکر نقش بوریاست
6 عاجزی هم بال شهرت میکشد بو شکست ساغر گل را صداست
7 بهر عبرت سرمهای درکار نیست یک قلم اجزای عالم توتیاست
8 بیخودی دل را عمارتگر بس است خانهٔ آیینه از حیرت بپاست
9 گر ز خود رستی نه صید است و نه دام چون شرر از سنگ بر در زد هواست
10 بیتمیزی از مذلت فارغ است تا ز حاجت نیستی آگه غناست
11 پیرگشتی از فنا غافل مباش صورت قد دو تا ترکیب لاست
12 های و هوی محفل فغفور چند موی چینی طاق نسیان صداست
13 بیدل از آیینه عبرت گیر و بس تا نفس باقی بود دل بیصفاست