-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک گلم به خرمن و خرمن به دامنم نزدیک
2 رفیق! بهر خدا، رو برون در بنشین به خلوتم می و یارست و دشمنم نزدیک
3 به حیله شمع دگر می فروختم افسوس که آفتاب بلندست و روزنم نزدیک
4 چو شمع ها به سر هر مزار سوخته ام که برده اند چراغی به روزنم نزدیک
5 به بت پرستی اگر سر کار خود گویم دگر به بت نگذارد برهمنم نزدیک
6 چو مرد خلوت انسم کمال بخت من است اگر فتد گذر شه به گلخنم نزدیک
7 سزد چو فاخته گر طوقم از گلو روید ز بس که هست به قید تو گردنم نزدیک
8 کسی مصیبت و سور مرا نمی داند که هست صوت سرورم به شیونم نزدیک
9 به صحن مزرعم ای ابر رحمت آبی ریز شب است و آمده آتش به خرمنم نزدیک
10 ز همت است «نظیری » که مانده ام ز طلب نموده آتش وادی ایمنم نزدیک