رسید فصل گل و عیش گلشنم از نظیری نیشابوری غزل 396

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک

1 رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک گلم به خرمن و خرمن به دامنم نزدیک

2 رفیق! بهر خدا، رو برون در بنشین به خلوتم می و یارست و دشمنم نزدیک

3 به حیله شمع دگر می فروختم افسوس که آفتاب بلندست و روزنم نزدیک

4 چو شمع ها به سر هر مزار سوخته ام که برده اند چراغی به روزنم نزدیک

5 به بت پرستی اگر سر کار خود گویم دگر به بت نگذارد برهمنم نزدیک

6 چو مرد خلوت انسم کمال بخت من است اگر فتد گذر شه به گلخنم نزدیک

7 سزد چو فاخته گر طوقم از گلو روید ز بس که هست به قید تو گردنم نزدیک

8 کسی مصیبت و سور مرا نمی داند که هست صوت سرورم به شیونم نزدیک

9 به صحن مزرعم ای ابر رحمت آبی ریز شب است و آمده آتش به خرمنم نزدیک

10 ز همت است «نظیری » که مانده ام ز طلب نموده آتش وادی ایمنم نزدیک

عکس نوشته
کامنت
comment