1 دلیل بادیه دیوانگی بس است مرا همین نشانه فرزانگی بس است مرا
2 ز خویشتن به دیار جنون گریزانم که آشنایی بیگانگی بس است مرا
3 کجاست غم که کشد رخت من به کوی جنون به عقل نسبت همخانگی بس است مرا
1 سیرگاه قدح کشان مهتاب شوخی پیر دلجوان مهتاب
2 ابرو باران و روح لاله وگل صبح نوروز می کشان مهتاب
1 در محبت از جنون امداد می خواهیم ما دام داریم از خدا صیاد می خواهیم ما
2 در تمنای تو ناز صد گلستان می کشیم خنده از گل جلوه از شمشاد می خواهیم ما
1 کرده ای جیقه جیقه ابرو را داده ای عرض جوهر مو را
2 سخت روتر زسنگ خاره نه ای روی دل دیده هم ترازو را؟