قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 13

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

قوله تعالی تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ این قصّه از خبرهای پوشیده است نُوحِیها إِلَیْکَ که پیغام دهیم...

قوله تعالی تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ این قصّه از خبرهای پوشیده است نُوحِیها إِلَیْکَ که پیغام دهیم آن را بتو، ما کُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ هرگز ندانستی تو آن را، وَ لا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هذا و نه قوم تو دانستند پیش ازین وقت، فَاصْبِرْ شکیبایی کن إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ (۴۹) که سر انجام خداوندان راستی راست. ,

وَ إِلی‌ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً و فرستادیم به عاد کس ایشان هود، قالَ یا قَوْمِ گفت که ای قوم اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ خدای پرستید نیست شما را خدایی جز از وی إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ (۵۰) نیستید مگر دروغ‌ سازان و دروغ گویان. ,

یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً ای گروه نمی‌خواهم از شما بر پیغام رسانیدن مزدی إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی الَّذِی فَطَرَنِی نیست مزد من مگر برو که بیافرید مرا، أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۵۱) در نمی‌یابید ,

وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ و ای قوم آمرزش خواهید از خداوند خویش، ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ و بوی بازگردید، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً تا فرو گشاید بر شما از آسمان بارانی پیوسته تیزبار، وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی‌ قُوَّتِکُمْ و شما را نیرویی افزاید با نیروی شما، وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ (۵۲) و بر مگردید با این جرمهای خویش. ,

قالُوا یا هُودُ گفتند: ای هود ما جِئْتَنا بِبَیِّنَةٍ نیاوردی بما پس کاری روشن و پس پیغامی درست، وَ ما نَحْنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ و ما دست بدارنده خدایان خویش نیستیم از بهر گفت تو، وَ ما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ (۵۳) و ما ترا استوار گیرندگان نه‌ایم. ,

إِنْ نَقُولُ نمیگوئیم ما بتو إِلَّا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ مگر این که بتو رسانید یکی از خدایان ما گزندی قالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا گفت: من اللَّه گواه خواهم و شما گواه باشید أَنِّی بَرِی‌ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ (۵۴) مِنْ دُونِهِ که من بیزارم از آنچه شما انباز می‌خوانید با اللَّه‌ ,

فَکِیدُونِی جَمِیعاً با من کارید و بکوشید همه بهم یار و همدست، ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ (۵۵) آن گه مرا هیچ درنک مدهید. ,

إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ من پشت با اللَّه باز کردم رَبِّی وَ رَبِّکُمْ خداوند من و خداوند شما ما مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها نیست هیچ جنبده‌ای مگر او ناصیت آن گرفته دارد، إِنَّ رَبِّی عَلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (۵۶) خداوند من است بر راهی راست. ,

فَإِنْ تَوَلَّوْا اگر برگردید، فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ من بشما رسانیدم، ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ آنچه مرا بآن فرستاده‌اند بشما، وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ و خداوند من از پس شما گروهی جز از شما خلیفت نشاند، وَ لا تَضُرُّونَهُ شَیْئاً و شما بسر کشیدن از طاعت وی وی را نگزائید، إِنَّ رَبِّی عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ حَفِیظٌ (۵۷) خداوند من بر همه چیز نگهبان است. ,

وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا و آن گه که فرمان ما آمد، نَجَّیْنا هُوداً برهانیدیم هود را، وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ و ایشان که گرویده بودند با او، بِرَحْمَةٍ مِنَّا بمهربانی از ما، وَ نَجَّیْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِیظٍ (۵۸) و برهانیدیم ایشان را از عذابی بزرگ. ,

وَ تِلْکَ عادٌ و این عاد آنست، جَحَدُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ که شنیدند و ننیوشیدند، دیدند و ننگریستند، یافتند و نپذیرفتند، آگاه شدند و با راه نیامدند. ,

وَ عَصَوْا رُسُلَهُ و سر کشیدند در رسولان او، وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ (۵۹) و پی بردند فرمان هر گردن کشی ناپاک ستیز کش را. ,

وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ و بر پی بادا درین جهان لعنت و راندن اللَّه و روز رستاخیز هم چنان، أَلا إِنَّ عاداً کَفَرُوا رَبَّهُمْ آگاه باشید که عاد کافر شدند بخداوند خویش، أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُودٍ (۶۰) آگاه باشید که دوری بادا و لعنت فزایا عاد را قوم هود. ,

عکس نوشته
کامنت
comment