- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
قوله تعالی: «وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ» اللَّه گفت دو چیز به خدایی مگیرید، «إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ» که او که خدایست یکتاست، «فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ (۵۱)» از من بترسید. ,
«وَ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» او راست هر چه در آسمانها و زمینها، «وَ لَهُ الدِّینُ واصِباً» و طاعت داشت وی همیشه واجب و خلق را بهمه حال لازم، «أَ فَغَیْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ (۵۲)» جز از خدا از کسی میترسید؟ ,
«وَ ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ» و هر چه بشما آید و شما را نیک بود از نیک جهانی، «فَمِنَ اللَّهِ» آن از خداست، «ثُمَّ إِذا مَسَّکُمُ الضُّرُّ» پس آن گه که بشما رسد گزند، «فَإِلَیْهِ تَجْئَرُونَ (۵۳)» درو میزارید و مینالید. ,
«ثُمَّ إِذا کَشَفَ الضُّرَّ عَنْکُمْ» پس آن گه که باز برد آن گزند از شما، «إِذا فَرِیقٌ مِنْکُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ (۵۴)» گروهی از شما با خدای تعالی انباز میگیرند و سبب در میان میآرند. ,
«لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ» تا بآنچ ما ایشان را دادیم کافر میشوند، «فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (۵۵)» گوی ایشان را که روزگار بسر میآرید و کام خود میرانید تا آگاه شوید. ,
«وَ یَجْعَلُونَ لِما لا یَعْلَمُونَ نَصِیباً» و بنادانی خدای تعالی را بهرهای می نهند، «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» از آنچ روزی دادیم ایشان را، «تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ» بخدای که ناچاره پرسند شما را، «عَمَّا کُنْتُمْ تَفْتَرُونَ (۵۶)» از آن دروغ که میسازید و میگوئید. ,
«وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ» و خدای تعالی را دختران میگویند، «سُبْحانَهُ» پاکی و بی عیبی او را، «وَ لَهُمْ ما یَشْتَهُونَ (۵۷)» و ایشان را آنچ ایشان آرزوی کنند. ,
«وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثی» و چون یکی را از ایشان خبر شنوانند بدختر، «ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا» روی او را بینی سیاه گشته، «وَ هُوَ کَظِیمٌ (۵۸)» و او اندوه میخورد در خویشتن. ,
«یَتَواری مِنَ الْقَوْمِ» از دیدار مردمان میباز شود، «مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ» از رنج و خجل آن خبر که وی را دادند، «أَ یُمْسِکُهُ عَلی هُونٍ» که بخواری بپرورد این دختر را، «أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ» یا در زیر خاک کند او را، «أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ (۵۹)» چون بد است این حکم که میکنند و کژ این سخن که میگویند. ,
«لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» ایشانراست که ناگرویدگانند برستاخیز، «مَثَلُ السَّوْءِ» صفت بد، «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلی» و خدایراست صفت برتری، یگانگی و بی همتایی، «وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (۶۰)» و اوست آن توانای دانا. ,
«وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ» و اگر میبگیرد خدای مردمان را بستم کاری ایشان، «ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّةٍ» تا اکنون بر زمین هیچ جنبنده نگذاشتی، «وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» لکن ایشان را با پس میدارد تا بهنگامی نام زد، «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ» و آن گه که هنگام ایشان آید، «لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ (۶۱)» نه یک ساعت باپستر ایستند و نه فرا پیشتر. ,
«وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما یَکْرَهُونَ» و خدای را چیزی همیگویند که خویشتن را نپسندند، «وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ» و زبانهای ایشان دروغ سازد و گوید، «أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنی» که ایشانراست نیکویی و صفت بهتری، «لا» نه چنانست، «جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ» واجب آمد ایشان را آتش، «وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ (۶۲)» و ایشان در آتش فروگذاشتگانند و پیش فرستادگان. ,
«تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلی أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ» بخدای که فرستادیم بگروهان پیش از تو، «فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ» بر آراست ایشان را دیو کردارهای بد ایشان، «فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ» امروز آن دیو یار ایشانست، «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ (۶۳)» و ایشانراست عذابی دردنمای. ,
«وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ» و فرو نفرستادیم بر تو این نامه، «إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ» مگر تا پیدا کنی ایشان را، «الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ» آن چیز که مختلفند در آن، «وَ هُدیً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (۶۴)» و راه نمونی و مهربانی گرویدگان را. ,
«وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» و اللَّه فرو فرستاد از آسمان آبی، «فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» تا زنده کرد بآن زمین را پس مرگ آن، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ (۶۵)» در آن نشانیست آشکارا ایشان را که بشنوند. ,
«وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً» و شما را در چهار پایان عبرتیست آشکارا، «نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهِ» میآشامانیم شما را از آنچ در شکمهای ایشانست، «مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ» از میان سرگین و خون، «لَبَناً خالِصاً» شیری رسته پاک،«سائِغاً لِلشَّارِبِینَ (۶۶)» گوارنده آشامندگان را. ,
«وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنابِ» و از میوههای خرماستان و از انگورها، «تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً» از آن می میکنید، «وَ رِزْقاً حَسَناً» و روزی نیکو می سازید، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۶۷)» در آن نشانی آشکار است ایشان را که دریابند. ,