قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 25

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

قوله تعالی: وَ لُوطاً و فرستادیم لوط را إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ گفت قوم خویش را أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ می‌زشتی...

قوله تعالی: وَ لُوطاً و فرستادیم لوط را إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ گفت قوم خویش را أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ می‌زشتی کنید و ناخوب و ناسزا بدست دارید؟ ما سَبَقَکُمْ بِها پیشی نکرد بآن کار بر شما مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِینَ (۸۰) هیچ کس از جهانیان. ,

إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً بمردان میرسید بوایست مِنْ دُونِ النِّساءِ فرود از زنان بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (۸۱) آری که شما قومی‌اید گزافکاران. وَ ما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ نبود پاسخ قوم وی إِلَّا أَنْ قالُوا مگر آنکه گفتند: أَخْرِجُوهُمْ بیرون کنید ایشان را مِنْ قَرْیَتِکُمْ از شهر خویش إِنَّهُمْ أُناسٌ که ایشان مردمانی‌اند یَتَطَهَّرُونَ (۸۲) که از کار ما پاکیزگی جویند. فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ برهانیم او را و کسان او را إِلَّا امْرَأَتَهُ مگر زن او را کانَتْ مِنَ الْغابِرِینَ (۸۳) از جمله هالکان بود آن زن. وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ مَطَراً و ببارانیدیم بر ایشان بارانی فَانْظُرْ درنگر کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ (۸۴) که چون بود سرانجام جرم داران! وَ إِلی‌ مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً و فرستادیم بمدین مرد ایشان را شعیب قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ گفت ای قوم! اللَّه را پرستید ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ نیست شما را خدایی جز از او قَدْ جاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ آمد بشما نشانی و پیغامی روشن از خدای شما فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ تمام پیمایید و سنجید وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ و چیزهای مردمان بمکاهید وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها و در زمین تباهی مکنید پس آنکه اللَّه آن را باصلاح آورد ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۸۵) شما را آن به است اگر گرویدگان‌اید. ,

وَ لا تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِراطٍ و باژ ستدن را منشینید بهر راهی تُوعِدُونَ می‌ترسانید مردمان را وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ و از راه خدای باز میدارید مَنْ آمَنَ بِهِ آن کس که بگرویده بود وَ تَبْغُونَها عِوَجاً و دین خدایی را بی‌عیب جویید که آن را کژی می‌نمائید وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلِیلًا و یاد کنید که اندکی بودید فَکَثَّرَکُمْ فراوان کرد اللَّه شما را و انبوه وَ انْظُرُوا و نگرید کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ (۸۶) چون بود سرانجام مفسدان پیش از شما؟ ,

وَ إِنْ کانَ طائِفَةٌ مِنْکُمْ آمَنُوا و اگر چنان بود که گروهی از شما استوار گیرد مرا و بگرود بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ بآن چیز که مرا بآن فرستاده‌اند وَ طائِفَةٌ لَمْ یُؤْمِنُوا و گروهی بنگروند فَاصْبِرُوا شکیبایی کنید حَتَّی یَحْکُمَ اللَّهُ بَیْنَنا تا اللَّه برگزارد میان ما کار وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ (۸۷) و بهتر برگزارندگان اوست. ,

قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ سران قوم او که گردنکشان بودند از حق، گفتند او را لَنُخْرِجَنَّکَ یا شُعَیْبُ که ترا بیرون کنیم ای شعیب! وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ و این گرویدگان با تو مِنْ قَرْیَتِنا از شهر خویش أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا یا باز گردید از دین با دین ما قالَ گفت شعیب: أَ وَ لَوْ کُنَّا کارِهِینَ (۸۸) و هر چند که ما خواهان آن نیستیم. ,

قَدِ افْتَرَیْنا عَلَی اللَّهِ کَذِباً بزرگ دروغی نهاده باشیم بر خدای إِنْ عُدْنا فِی مِلَّتِکُمْ اگر ما با دین شما گردیم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْها پس آنکه خدای باز رهانید ما را از آن وَ ما یَکُونُ لَنا و نیاید ما را و نسزد أَنْ نَعُودَ فِیها که باز گردیم با ملت شما إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّنا مگر که چیزی خواهد اللَّه خداوند ما وَسِعَ رَبُّنا کُلَّ شَیْ‌ءٍ عِلْماً رسیده است خداوند ما بهر چیز بدانش خود عَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْنا بر خدای کردیم توکل خویش، رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ خداوند ما! برگزار میان ما و میان قوم ما کاری بسزا وَ أَنْتَ خَیْرُ الْفاتِحِینَ (۸۹) و بهتر کار برگزارندگان تویی. ,

قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ کافران قوم شعیب یکدیگر را گفتند لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً اگر شما اتباع شعیب کنید و پس روی او إِنَّکُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ (۹۰) پس آن گه شما زیانکاران‌اید. ,

فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فرا گرفت ایشان را زلزله فَأَصْبَحُوا فِی دارِهِمْ جاثِمِینَ (۹۱) تا بامداد کردند در سرایهای خویش مرده بر روی افتاده. ,

الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً ایشان که شعیب را دروغ زن گرفتند کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا گویی که هرگز در زمین خود نبودند الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً ایشان که شعیب را دروغ زن گرفتند کانُوا هُمُ الْخاسِرِینَ (۹۲) ایشان زیان کاران‌اند. ,

فَتَوَلَّی عَنْهُمْ بازگشت از ایشان که مرده دید ایشان را وَ قالَ یا قَوْمِ و گفت ای قوم! لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی بشما رسانیدم پیغامهای خداوند خویش وَ نَصَحْتُ لَکُمْ و شما را نیک خواستم و پند دادم فَکَیْفَ آسی‌ عَلی‌ قَوْمٍ کافِرِینَ (۹۳) پس اکنون بر قومی ناگرویدگان اندوه چون خورم! ,

عکس نوشته
کامنت
comment