- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
قوله تعالی: فَکَیْفَ إِذا جِئْنا چون بزرگوار روزی بود آنکه ما آریم، مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ از هر گروهی، بِشَهِیدٍ پیغامبری بگواهی، وَ جِئْنا بِکَ و آریم ترا، عَلی هؤُلاءِ شَهِیداً (۴۱) بر اینان بگواهی. ,
یَوْمَئِذٍ آن روزهن یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا دوست دارد و خواهد ایشان که کافر بودند درین جهان، وَ عَصَوُا الرَّسُولَ و سر کشیدند از استوار داشتن رسول، لَوْ تُسَوَّی بِهِمُ الْأَرْضُ اگر زمین با ایشان هموار کنندی، وَ لا یَکْتُمُونَ اللَّهَ حَدِیثاً (۴۲) و از خدای هیچ سخن پنهان ندارند. ,
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدند، لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری گرد نماز مگردید آن گه که مستان بید، حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ تا آن گه که چنان بید که دانید که چه میخوانید، وَ لا جُنُباً و گرد نماز مگردید آن گه که جنب باشید. إِلَّا عابِرِی سَبِیلٍ مگر در راه رفتن و در مسجد گذشتن، حَتَّی تَغْتَسِلُوا تا آن گه که پیشتر غسل کنید، وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی و اگر بیمار بید که آب فرا خویش نیارید برد، أَوْ عَلی سَفَرٍ یا در سفری بید و آب نیابید، أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ یا یکی از شما از حاجت آدمی آمده بود، أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ یا بپوست خود پوست زنان پاسیده بید، فَلَمْ تَجِدُوا ماءً و آب نیابید، فَتَیَمَّمُوا آهنگ کنید، صَعِیداً طَیِّباً خاکی پاک، فَامْسَحُوا بپاسید بآن خاک، بِوُجُوهِکُمْ رویهای خویش، وَ أَیْدِیکُمْ و دو دست خویش همه، إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُوراً (۴۳)که اللَّه در گذارنده است آمرزگار همیشه. ,
أَ لَمْ تَرَ نهبینی، ننگری؟ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا بایشان که ایشان را دادند، نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ بهرهای از کتاب آسمانی، یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ گمراهی میخرند، وَ یُرِیدُونَ و نیز میخواهند، أَنْ تَضِلُّوا السَّبِیلَ (۴۴) که شما راه گم کنید. ,
وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ و اللَّه داناتر دانائیست بدشمنان شما، وَ کَفی بِاللَّهِ وَلِیًّا و خدای یاری بسنده است، وَ کَفی بِاللَّهِ نَصِیراً (۴۵) و داوری داری بسنده. ,
مِنَ الَّذِینَ هادُوا از ایشان که جهود شدند قومی هستند، یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ سخنان اللَّه میبگردانند، عَنْ مَواضِعِهِ از آن جایهای خویش، وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا و بزبان میگویند که شنیدیم، وَ عَصَیْنا و فرمان بردار نهایم، وَ اسْمَعْ بما نیوش، غَیْرَ مُسْمَعٍ، شنواینده مباد، وَ راعِنا و بزبان میگویند ترا که راعِنا، لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ این گردانیدن زبان عربی است بزبان عبری در سخن وَ طَعْناً فِی الدِّینِ و طعن جستن است در دین، وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا و اگر ایشان گویندیدسَمِعْنا وَ أَطَعْنا شنیدیم و فرمان بردیم، وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا و نیوش و در ما نگاه کن، لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ ایشان را به باشد و راستتر باشد، وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ، لکن خدای بر ایشان لعنت کرد بکافر شدن ایشان، فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا (۴۶) تا بنگروند مگر اندکی. ,
یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ ای ایشان که ایشان را تورات دادند، آمِنُوا بِما نَزَّلْنا بگروید بقرآن که فرو فرستادیم، مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ استوار دار و گواه آن تورات را که با شماست، مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً پیش از آنکه صورت رویها بستریم، فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها و آن رویهای صورت سترده با پسها گردانیم، أَوْ نَلْعَنَهُمْ یا ایشان را لعنت کنیم کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ چنان که لعنت کردیم خداوندان شنبه را، وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا (۴۷) و فرمان که خدای دهد بآن کار کردنی است. ,