- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان ,
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ ای پیغامبر. لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ چرا حرام میکنی و میببندی آنچه اللَّه حلال کرد ترا و بگشاد؟. تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ باین که میکنی، خشنودی زنان خود میجویی وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۱) اللَّه آمرزگاری مهربانست. ,
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکُمْ تَحِلَّةَ أَیْمانِکُمْ اللَّه تقدیر کرد و باز انداخت باز گشادن تنگی سوگندان شما. وَ اللَّهُ مَوْلاکُمْ و اللَّه یار شماست. وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ (۲) و او دانای است راست دانش. ,
وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ راز کرد پیغامبر. إِلی بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِیثاً با یکی از زنان خویش سخنی. فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ چون آن زن آن سخن بگفت دیگری را، وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ و اللَّه او را آگاه کرد از آن عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ لختی از قصّه باز گفت در عتاب و بعضی باز نگفت. فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ چون آن زن را خبر کرد بآن قالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذا؟ گفت: ترا این خبر که کرد؟ قالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ (۳) گفت: خبر کرد مرا آن دانا و آگاه ,
إِنْ تَتُوبا إِلَی اللَّهِ اگر باز گردید بتوبه هر دو. فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما هست جای آنکه دلهای شما بگشته از طاعت و از رسول. وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ و اگر هم پشت شوید بر او. فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ اللَّه از سوی اوست و یار اوست. ,
وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ و جبرئیل یار اوست و همه نیکان و گرویدگان. ,
وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ (۴) و فریشتگان پس از آن همه یاران اواند. ,
عَسی رَبُّهُ سزاست و ناچاره رسول را از خداوند. إِنْ طَلَّقَکُنَّ اگر طلاق دهد شما را. أَنْ یُبْدِلَهُ که او را بدل دهد از شما. أَزْواجاً خَیْراً مِنْکُنَّ زنانی به از شما. «مُسْلِماتٍ» خویشتن را فرمان برداری دادگان «مُؤْمِناتٍ» گرویدگان «قانِتاتٍ» بفرمان برداری ایستادگان. «تائِباتٍ» از خطای خویش بازگردندگان. «عابِداتٍ» خدای پرستندگان. «سائِحاتٍ» روزه داران «ثَیِّباتٍ» شوی اندگان. «وَ أَبْکاراً (۵)» دوشیزندگان. ,
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای گرویدگان قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ باز دارید از خود و از کسان خود ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ آتشی که هیزم آن مردم است و سنگ. عَلَیْها مَلائِکَةٌ بر آن گماشتگاناند فریشتگانی. غِلاظٌ شِدادٌ ستبر جگران سخت خشمان. لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ سر نکشند از اللَّه در هر چه ایشان را فرماید. یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ (۶) و میکنند آنچه ایشان را فرمایند. ,
یا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا ای ناگرویدگان. لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ امروز خویشتن را از ملامت باز مپوشید. إِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۷) شما را امروز پاداش بآن دهند که در آن گیتی میکردید. ,
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ناگرویدگان. تُوبُوا إِلَی اللَّهِ توبه کنید و با خدای گردید تَوْبَةً نَصُوحاً باز گشتنی راست که ازو بازگشتن با جرم نبود. ,
عَسی رَبُّکُمْ اللَّه بر خود واجب کرد تائب را از شما. أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ که بسترد و ناپیدا کند بدیهای شما. وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ و در آرد شما را در بهشتهایی زیر درختان آن جویها روان. یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ در آن روز که اللَّه خوار نکند و خجل رسول خویش را وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ و نه گرویدگان که با او باشند. نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ روشنایی ایشان بنهیب میشتابد پیش ایشان و از دست راست ایشان یَقُولُونَ رَبَّنا میگویند: خداوند ما. أَتْمِمْ لَنا نُورَنا تمام کن این روشنایی ما. وَ اغْفِرْ لَنا و بیامرز ما را. إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۸) که تو بر همه چیز توانایی. ,
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ ای پیغامبر. جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ باز کوش با ناگرویدگان و منافقان. وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ و درشت باش بر ایشان. وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ و باز گشتنگاه ایشان دوزخ است. وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ (۹) و بد جایگاه که آنست و بد شدنگاه. ,
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا مثل زد اللَّه ناگرویدگان را در نومیدی فردا از خویشاوندان گرویده امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ زن نوح و زن لوط. کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ هر دو در زنی دو بنده بودند از بندگان ما شایستگان نیکان فَخانَتاهُما کژ رفتند هر دو با ایشان و ناراست زیستند فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً هر دو پیغامبران دو زن را هیچ بکار نیامدند و از خدای بایشان سودی نرسانیدند. ,
وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ و ایشان را گفتند: در روید هر دو در آتش. مَعَ الدَّاخِلِینَ (۱۰) با دیگر دوزخیان که میدر روند. ,
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا مثل زد اللَّه گرویدگان را در ایمنی ایشان از گزند کفر خویشاوندان برستاخیز امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ مثل زد بزن فرعون إِذْ قالَتْ رَبِّ آن گه که گفت: خداوند من ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ مرا بنزدیک خویش خانهای ساز در بهشت. وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ و باز رهان مرا از فرعون و کردار او. وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (۱۱) و باز رهان مرا از این قوم ستمکاران. ,
وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ و مریم دختر عمران. الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها آن زن که پاک داشت فرج خویش فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا دمیدیم در آن از روح خویش وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ و بپذیرفت و استوار گرفت سخن خداوند خویش را و نامه او. وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتِینَ (۱۲) و از فرمانبرداران بود. ,