قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 10

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

قوله تعالی: وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (۱۳۹) یونس از فرستادگان ما بود.

قوله تعالی: وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (۱۳۹) یونس از فرستادگان ما بود. ,

إِذْ أَبَقَ إِلَی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ (۱۴۰) آن گه که با کشتی گران بار گریخت. ,

فَساهَمَ‌ تیر انداخت و قرعه‌ای زد، فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ (۱۴۱) و هر بار بروی افتاد. ,

فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ ماهی فرو برد او را، وَ هُوَ مُلِیمٌ (۱۴۳) و گناه او را بود و خویشتن را بجای سرزنش آورد. ,

فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ (۱۴۳) اگر نه آن بودی که او در روزگار گذشته از ستایندگان بود و پرستگاران. ,

لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ می‌بودی در شکم آن ماهی، إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (۱۴۴) تا آن روز که خلق را برانگیختندی. ,

فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ او را با هامون انداختیم، وَ هُوَ سَقِیمٌ (۱۴۵) و او بیمار. ,

وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ و بر رویانیدیم برو، شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ (۱۴۶) درختی گسترانیده بی‌ساق. ,

وَ أَرْسَلْناهُ و فرستادیم او را، إِلی‌ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ (۱۴۷) بصد هزار مردم و بیش از آن. ,

فَآمَنُوا بگرویدند، فَمَتَّعْناهُمْ إِلی‌ حِینٍ (۱۴۸) و ایشان را برخورداری و زندگانی دادیم درین جهان تا آن گه که اجلها در رسید. ,

فَاسْتَفْتِهِمْ بپرس از ایشان، أَ لِرَبِّکَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ (۱۴۹) باش خداوند ترا دختران و ایشان را پسران؟ ,

أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِکَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (۱۵۰) یا ما چون فریشتگان میآفریدیم ایشان حاضر بودند ؟ ,

أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکِهِمْ آگاه باشید که ایشان از دروغ زنی ایشانست، لَیَقُولُونَ (۱۵۱) وَلَدَ اللَّهُ که میگویند که‌ اللَّه فرزند زاد، وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ (۱۵۲) ایشان دروغ زنان‌اند. ,

أَصْطَفَی الْبَناتِ عَلَی الْبَنِینَ (۱۵۳) برگزید دختران را بر پسران؟ ,

ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ (۱۵۴) چه رسید شما را چونست این حکم که میکنید و این سخن که می‌گویید؟! ,

أَ فَلا تَذَکَّرُونَ (۱۵۵) در نیابید و نپذیرید؟ ,

أَمْ لَکُمْ سُلْطانٌ مُبِینٌ (۱۵۶) یا شما را حجّتی پیدا و دست آویزی درست هست؟ ,

فَأْتُوا بِکِتابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۱۵۷) بیارید این نامه خویش که دارید از من اگر می‌راست گوئید. ,

وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً میان اللَّه و میان فریشتگان نژاد ساختند، وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ و بدانسته‌اند فریشتگان، إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (۱۵۸) که پرستگاران ایشان در آتش حاضر کردنی‌اند. ,

سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ (۱۵۹) پاکی و بی‌عیبی خدای را از ان صفت و چونی که ایشان میگویند. ,

إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ (۱۶۰) مگر آن صفت که بندگان مخلصان پاکدلان میکنند او را. ,

فَإِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ (۱۶۱) شما و اینان که بباطل می‌پرستید. ,

ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ بِفاتِنِینَ (۱۶۲) بی‌راه کننده نیستید کسی را برو که اللَّه است. ,

إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِیمِ (۱۶۳) مگر کسی را که او خود درخواست من و دانش من بآتش شدنی است. ,

وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ (۱۶۴) و نیست از ما هیچ کس مگر که او را ایستادن گاهی است پرستش را، شناخته و دانسته، وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ (۱۶۵) و ما قطار داران‌ایم پرستش اللَّه را ,

وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ (۱۶۶) و ما ستایندگانیم بپاکی او را. ,

وَ إِنْ کانُوا لَیَقُولُونَ (۱۶۷) هیچ نبود مگر که میگفتند: لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِکْراً مِنَ الْأَوَّلِینَ (۱۶۸) اگر بنزدیک ما بودی سخنی و نامه‌ای و باز گفتی از قصّه‌های پیشینان. ,

لَکُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ (۱۶۹) ما بآن نامه خدای را براستی پرستگاران بودیمی و از دل پاک رهیکان. ,

فَکَفَرُوا بِهِ پس بآن یاد و نامه که بایشان آمد کافر شدند، فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (۱۷۰) آری آگاه شوند. ,

وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا بدرستی که پیش شد سخنان ما، لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِینَ (۱۷۱) بندگان فرستادگان ما را. ,

إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ (۱۷۲) که ایشان آنند که یاری دادگان من‌اند. ,

إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ (۱۷۳) و سپاه ما ایشان‌اند که آخر به آمده و از شکننده ایشانند. ,

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ روی گردان ازیشان، حَتَّی حِینٍ (۱۷۴) تا یک چندی. ,

وَ أَبْصِرْهُمْ و ایشان را سیر ببین، فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ (۱۷۵) که ایشان روز خویش بخواهند دید. ,

أَ فَبِعَذابِنا یَسْتَعْجِلُونَ (۱۷۶) باش بعذاب ما می‌شتابند؟ ,

فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ آن گه که عذاب بدر سرایهای ایشان فرو آید، فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِینَ (۱۷۷) بدا بامداد آگاه کردگان بیم نمودگان. ,

وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ روی گردان ازیشان، حَتَّی حِینٍ (۱۷۸) تا یک چندی. ,

وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ (۱۷۹) و می‌نگر تا بینی که ایشان چه روز بینند ,

سُبْحانَ رَبِّکَ پاکی و بی‌عیبی خداوند ترا، رَبِّ الْعِزَّةِ خداوند توانایی و خداوند بی‌همتایی، عَمَّا یَصِفُونَ (۱۸۰) از ان چونیها که دشمنان می‌گویند. ,

وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ (۱۸۱) و درود بر فرستادگان او. ,

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (۱۸۲) و ستایش نیکو اللَّه را خداوند جهانیان. ,

عکس نوشته
کامنت
comment