قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 4

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

قوله تعالی: وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلی‌ عِلْمٍ، برگزیدیم ایشان را بر دانشی بی‌غلط، عَلَی الْعالَمِینَ...

قوله تعالی: وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلی‌ عِلْمٍ، برگزیدیم ایشان را بر دانشی بی‌غلط، عَلَی الْعالَمِینَ (۳۲) بر جهانیان. ,

وَ آتَیْناهُمْ مِنَ الْآیاتِ، و دادیم ایشان را از نشانها، ما فِیهِ بَلؤُا مُبِینٌ (۳۳) چیزهایی که در آن آزمایشی آشکارا بود. ,

إِنَّ هؤُلاءِ لَیَقُولُونَ (۳۴) اینان میگویند. ,

إِنْ هِیَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولی‌، نیست مگر یک مرگ پیشین، وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ (۳۵) و ما برانگیزانیدنی نیستیم. ,

فَأْتُوا بِآبائِنا، پس پدران ما باز آرید امروز، إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۳۶) اگر می‌راست گوئید. ,

أَ هُمْ خَیْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ، ایشان به اند یا قوم تبع؟ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ و ایشان که پیش از ایشان بودند، أَهْلَکْناهُمْ نیست کردیم ایشان را، إِنَّهُمْ کانُوا مُجْرِمِینَ (۳۷) ایشان قومی بدکاران بودند. ,

وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ، نیافریدیم آسمان و زمین را، وَ ما بَیْنَهُما و آنچه میان آنست، لاعِبِینَ (۳۸) ببازی‌گری‌ ,

ما خَلَقْناهُما إِلَّا بِالْحَقِّ نیافریدیم آن را مگر بفرمان روان وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۳۹) لکن بیشتر ایشان نمیدانند. ,

إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ روزگار بر گزاردن، مِیقاتُهُمْ أَجْمَعِینَ (۴۰) هنگام نامزد کرده ایشانست همگان. ,

یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً، آن روز که هیچ خویش هیچ خویش را بکار نیاید، وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (۴۱) و نه ایشان را فریاد رسند. ,

إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ، مگر کسی که اللَّه برو ببخشاید، إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ (۴۲) که اللَّه توانای است دانا. ,

12 إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (۴۳) درخت زقوم، طَعامُ الْأَثِیمِ (۴۴) خورش بدکاران است. کَالْمُهْلِ چون مس گداخته یَغْلِی فِی الْبُطُونِ (۴۵) میجوشد در شکمها.

کَغَلْیِ الْحَمِیمِ (۴۶) چون جوشیدن آب جوشان. ,

خُذُوهُ گیرید او را، فَاعْتِلُوهُ إِلی‌ سَواءِ الْجَحِیمِ (۴۷) کشید او را تا میان دوزخ. ,

ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ آن گه بر سر او ریزید، مِنْ عَذابِ الْحَمِیمِ (۴۸) آب گرم، عذاب کردن را. ,

ذُقْ چش آتشم، إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ (۴۹) تو آن عزیز و کریمی بار خدا و مهتر. ,

إِنَّ هذا ما کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (۵۰) آن آتش است که در آن بگمان بودید و پیکار کردید. ,

18 إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقامٍ أَمِینٍ (۵۱) پرهیزکاران در جای جاویدی‌اند. جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ‌ در بهشت و چشمه‌های روان.

یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ می‌پوشند از جامه سندس و استبرق، مُتَقابِلِینَ (۵۳) رویها فا رویها. ,

کَذلِکَ چنان است، وَ زَوَّجْناهُمْ و ایشان را جفت دادیم، بِحُورٍ عِینٍ (۵۴) کنیزکان سخت پاکیزه سپیدی چشم و سیاهی چشم، فراخ چشمان‌ ,

یَدْعُونَ فِیها، می‌فراخوانند در آن بهشت، بِکُلِّ فاکِهَةٍ از هر میوه‌ای آمِنِینَ (۵۵) بی‌ترس و بی‌بیم. ,

لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ مگر نچشند، إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولی‌ لکن مگر اول که در دنیا چشیدند، وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ (۵۶) و بازداشت اللَّه از ایشان عذاب آتش. ,

فَضْلًا مِنْ رَبِّکَ، نیکویی از خداوند تو، ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (۵۷) آنست پیروزی بزرگوار. ,

فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ ما آسان کردیم این سخن خویش بر زبان تو، لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (۵۸) تا دریابند و یاد دارند و پند پذیرند. ,

فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ (۵۹) چشم میدار تا ایشان چشم میدارند. ,

عکس نوشته
کامنت
comment