قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 7

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

قوله تعالی: «وَ أُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا» و در آرند ایشان را که بگرویدند، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»...

قوله تعالی: «وَ أُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا» و در آرند ایشان را که بگرویدند، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» و نیکیها کردند، «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» در بهشتهایی که زیر درختان آن جویها روان باشد، «خالِدِینَ فِیها» جاویدان در آن، «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» و بخواست او، «تَحِیَّتُهُمْ فِیها سَلامٌ (۲۳)» نواخت ایشان در آن بهشت سلام است،. ,

«أَ لَمْ تَرَ» نبینی، «کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا» که اللَّه مثل که زد، چون زد، «کَلِمَةً طَیِّبَةً» سخنی خوش پاک، «کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ» چون درختی خوش پاک، «أَصْلُها ثابِتٌ» بیخ آن استوار و محکم، «وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ (۲۴)» و شاخ آن در بالا. ,

«تُؤْتِی أُکُلَها» می‌دهد بر خویش، «کُلَّ حِینٍ» هر هنگامی، «بِإِذْنِ رَبِّها» بخواست خداوند خویش، «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ» و مثلها می‌زند اللَّه مردمان را، «لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (۲۵)» تا مگر به دریابند. ,

«وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ» و مثل سخنی ناراست ناپاک، «کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ» چون درختیست ناخوش ناشیرین، «اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ» فرا جنبانیدند و درودند از سرزمین، «ما لَها مِنْ قَرارٍ (۲۶)» آن را در زمین بیخ و آرام نه‌ «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» استوار می‌دارد و محکم، اللَّه گرویدگان را، «بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ» بآن سخن راست درست محکم، «فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا» هم درین جهان، «وَ فِی الْآخِرَةِ» و هم در آن جهان، «وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ» و در گمراهی می‌دارد اللَّه ناگرویدگان را، «وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ (۲۷)» و آن کند اللَّه که خود خواهد. ,

«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا» نبینی ایشان را که بدل کردند، «نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً» شکر نعمت اللَّه را بناسپاسی، «وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ» و فرود آوردند قوم خویش را، «دارَ الْبَوارِ (۲۸)» در سرای تباهی و زیان و نومیدی. ,

«جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها» دوزخ رسند بآن، «وَ بِئْسَ الْقَرارُ (۲۹)» و بد آرامگاه که آنست. ,

«وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً» و خدای را همتایان گفتند، «لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ» تا گم شوند از راه او، «قُلْ تَمَتَّعُوا» گوی هم برین روزگار گذاشت می بینید، «فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَی النَّارِ (۳۰)» که بازگشت شما بآتش است. ,

«قُلْ لِعِبادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا» گوی بندگان گرویده مرا، «یُقِیمُوا الصَّلاةَ» تا نماز بهنگام بپای دارند، «وَ یُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً» و نفقه کنند از آنچ ایشان را روزی دادیم نهان و آشکارا، «مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ» پیش از آنک روزی آید، «لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خِلالٌ (۲۱)» که در آن روز نه باز فروختن بود و نه میان ایشان دوستی. ,

«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» اللَّه آن کس است که بیافرید هفت آسمان و هفت زمین، «وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» و فرو فرستاد از آسمان آبی، «فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ» تا بیرون آورد بآن آب همه میوه‌ها، «رِزْقاً لَکُمْ» روزی شما را، «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ» و روان کرد شما را کشتیها، «لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ» تا می‌رود در دریا بفرمان او، «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهارَ (۳۲)» و جویهای آب روان کرد شما را. ,

«وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ» و روان کرد و تابان شما را آفتاب و ماه رنجور پیوسته رو، «وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ (۳۳)» و روان کرد شما را شبانروز. ,

«وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ» و داد شما را از هر چه خواستید ازو، «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» و اگر در ایستید که نعمتهای اللَّه شمارید نتوانید و در نیابید، «إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ (۳۴)» این آدمی ستمکاریست نهمار ناسپاس. ,

عکس نوشته
کامنت
comment