🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی

قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 7

کشف الاسرار و عدة الابرار 7 ام از 1337 ۲۷- سورة النمل- مکیة

قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد...

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18

قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد را نمی‌بینم أَمْ کانَ مِنَ الْغائِبِینَ (۲۰) یا از نادیدگان شد. ,

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِیداً حقّا که او را عذاب کنم عذابی سخت أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ یا گلوی او ببرم أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ مُبِینٍ (۲۱) یا عذری آرد بمن آشکارا و حجّتی روشن. ,

فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ غایب ماند و درنگ کرد نه دیر فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ گفت چیزی بدانستم و دیدم و بآن رسیدم که تو بآن نرسیدی وَ جِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ و آوردم بتو از سبا بِنَبَإٍ یَقِینٍ (۲۲) خبری بی‌گمان. ,

إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ من زنی یافتم آنجا که ایشان را پادشاهی میکرد وَ أُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ و او را هر چیزی که در پادشاهی در باید داده بودند وَ لَها عَرْشٌ عَظِیمٌ (۲۳) و او را تختی است بزرگوار. ,

وَجَدْتُها وَ قَوْمَها یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ او را و قوم او را آفتاب پرستان یافتم که سجود میکردند آفتاب را فرود از اللَّه وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ و برآراست شیطان بر ایشان کردهای بد ایشان فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ تا برگردانید ایشان را از راه فَهُمْ لا یَهْتَدُونَ (۲۴) تا ایشان راه نمی‌برند فراراستی. ,

أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ چرا سجود نه اللَّه را کنند: الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْ‌ءَ آن خدایی که نهان می‌بیرون آرد فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ در آسمانها و زمینها و یعلم ما یخفون و ما یعلنون (۲۵) و میداند آنچه می‌پوشند و آشکارا میکنند. ,

اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ اوست که نیست خدا جز او رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ (۲۶) خداوند آن عرش بزرگوار. ,

قالَ سَنَنْظُرُ سلیمان گفت آری بنگریم أَ صَدَقْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْکاذِبِینَ (۲۷) تا راست گفتی یا از دروغ‌زنانی. ,

اذْهَبْ بِکِتابِی هذا ببر این نامه فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ و با ایشان او کن ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ و آن گه بازگرد از ایشان فَانْظُرْ ما ذا یَرْجِعُونَ (۲۸) و نگر تا بچه پاسخ دهند. ,

قالَتْ یا أَیُّهَا الْمَلَأُ. گفت که ای مهینان إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتابٌ کَرِیمٌ (۲۹) بمن او کندند نامه‌ای نیکو. ,

إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ آن از سلیمان است وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (۳۰) و نوشته اینست که بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. ,

أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ بر من گردن مکشید و از اندازه برمگذرید وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ (۳۱) و بمن آیید گردن نهادگان. ,

قالَتْ یا أَیُّهَا الْمَلَأُ بلقیس گفت ای مهینان قوم: أَفْتُونِی فِی أَمْرِی پاسخ دهید مرا درین کار من ما کُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً من هرگز کاری را نینداختم و نبریدم و بسر نبردم حَتَّی تَشْهَدُونِ (۳۲) تا آن گه که شما پیش من آئید. ,

قالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ گفتند ما خداوندان قوّت و انبوهی‌ایم وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ و خداوندان زور سخت و سلاح وَ الْأَمْرُ إِلَیْکِ و کار و فرمان بتوست فَانْظُرِی ما ذا تَأْمُرِینَ (۳۳) بنگر تا چه فرمایی. ,

قالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوها گفت پادشاهان که در شهری روند بگرفتن و بزور تباه کنند آن را وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً و عزیزان آن را خوار کنند وَ کَذلِکَ یَفْعَلُونَ (۳۴) و هم چنان کنند ,

وَ إِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِمْ بِهَدِیَّةٍ و من بایشان هدیّه‌ای فرستم فَناظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ (۳۵) نگرم تا فرستادگان چه پاسخ آرند. ,

فَلَمَّا جاءَ سُلَیْمانَ چون رسول بسلیمان آمد قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ سلیمان گفت مرا هدیه فرا سخن می‌پیوندید و مزد از دنیا می‌فرستید؟ فَما آتانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتاکُمْ آنچه اللَّه مرا داد به از آن که شما را داد بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ (۳۶) نه که شما آنید که به چنان که مرا فرستادید شادی برید. ,

ارْجِعْ إِلَیْهِمْ بازگرد بایشان فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ حقّا و حقّا که بایشان سپاهی آریم لا قِبَلَ لَهُمْ بِها که بآن بر نیایند و طاقت آن ندارند وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً و ایشان را بیرون آریم از آن زمین خوار وَ هُمْ صاغِرُونَ (۳۷) و ایشان را کم آورده و بی‌آب. ,

رشیدالدین میبدی از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... کشف الاسرار و عدة الابرار 7 ام از 1337 ۲۷- سورة النمل- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی می باشد
حکایت قالب : کشف الاسرار و عدة الابرار سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد...

شاعر شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... چه کسی است ؟

شاعر شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... رشیدالدین میبدی می باشد.

شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... چیست ؟

قالب شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... کشف الاسرار و عدة الابرار است

سبک شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... چیست ؟

سبک شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر قوله تعالی: وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ مرغ را باز جست و فَقالَ ما لِیَ لا أَرَی الْهُدْهُدَ گفت چیست مرا که هدهد... چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, می‌نوشی است.
رشیدالدین میبدی

قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 7

کشف الاسرار و عدة الابرار 7 ام از 1337 ۲۷- سورة النمل- مکیة
بنر