- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
قوله تعالی: وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً و چون فرستادگان ما بلوط آمدند سِیءَ بِهِمْ اندوهگن شد بایشان وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً و تنگ دل شد بایشان وَ قالَ و گفت: هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ (۷۷) این روزی است سخت بر من گران و صعب. ,
وَ جاءَهُ قَوْمُهُ و قوم او باو آمدند یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ میشتافتند باو وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ و پیش از آن قوم بدیها میکردند قالَ یا قَوْمِ گفت: ای قوم، هؤُلاءِ بَناتِی آنکه اینان دختران مناند، هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ ایشان شما را حلالتر باشند فَاتَّقُوا اللَّهَ بترسید از خدای وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی و مرا خجل مکنید در مهمانان من أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ (۷۸) در میان شما مردی نیست بر راه راست. ,
قالُوا گفتند لَقَدْ عَلِمْتَ تو دانستهای ما لَنا فِی بَناتِکَ مِنْ حَقٍّ که ما را فرا دختران تو راه نیست و در ایشان دست نیست وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ ما نُرِیدُ (۷۹) و تو دانی که آن چیست که ما میخواهیم. ,
قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً گفت: کاشک ما را بشما قوّتی بودی أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ (۸۰) یا کاشک من رکنی محکم و خاندانی روشناس داشتید که با آن گرائیدید. ,
قالُوا یا لُوطُ گفتند: ای لوط، إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ ما فرستادگان خداوند توایم لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ بهیچ بد بتو نرسند آن قوم فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ کسان خویش را بر بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ پس پاسی از شب وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ و مباد که یکی از شما با پس نگرد إِلَّا امْرَأَتَکَ مگر زن تو که باز خواهد نگرست إِنَّهُ مُصِیبُها ما أَصابَهُمْ که باو رسیدنی است آنچه بایشان خواهد رسید إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ هنگام عذاب دیدن ایشان هنگام بام است أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ (۸۱) هنگام بام نزدیک است؟ ,
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا چون فرمان ما آمد جَعَلْنا عالِیَها سافِلَها زبر آن شارستانها زیر آن کردیم وَ أَمْطَرْنا عَلَیْها حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ و فرو بارانیدیم بایشان سنگهای سخت در دیدار گل و در تا شش سنگ و اندرون آتش آکنده مَنْضُودٍ (۸۲) بر هم نشانده و بر هم داشته پیاپی. ,
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ نشان بر کرده نزدیک خداوند تو وَ ما هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ (۸۳) آن و ماننده آن ازین ستمکاران دور نیست. ,
وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً و فرستادیم ب: مدین کس ایشان شعیب، قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ گفت: ای قوم خدای را پرستید، ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ که نیست شما را خدایی جز او وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ و مکاهید پیمانه و ترازو، إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ من بشما نیکو رایم بنیکویی فرا شما مینگرم، وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ (۸۴) و من بر شما میترسم از عذاب روزی که آن روز عذاب گرد شما در آید. ,
وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ بِالْقِسْطِ ای قوم تمام بر پیمایید و بر سنجید براستی و داد وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ و هیچ چیز از چیزهای مردمان بمکاهید، وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (۸۵) و بتباهی در زمین تباه کار مباشید ,
بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ آنچه ماند آن به است شما را و با بابرکتتر، إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ اگر گرویدگانید وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ (۸۶) و من بر شما کوشوان نیستم که من پیغام رسانم. ,