- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
قوله تعالی: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ این آیت در شأن مستهزیان آمد که استماع ایشان بتعنّت و استهزا بود، لا جرم میشنیدند و ایشان را در آن هیچ نفع نبود، و ایشان را بکار نیامد، همچون کسی که کر باشد و خود به اصل هیچ نشنود. و گفتهاند: سمع در قرآن بر دو وجه است: یکی سمع ایمان است بدل، چنان که در سورت هود گفت: ما کانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ ای لم یطیقوا سمع الایمان بالقلب. و در سورة الکهف گفت: وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً یعنی سمع الایمان بالقلوب. ,
أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ هم ازین باب است. وجه دیگر سمع است بگوش سر، چنان که در سورة هل اتی گفت: فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ای سمیع الاذنین. و در آل عمران گفت: إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یعنی محمدا ص ینادی بالایمان. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ هم ازین باب است که این استماع بگوش سر است أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ یا محمد تو چون توانی که کران را بگوش دل شنوا کنی؟ ایشان را دریافت نیست و هدایت نیست که ایشان را راه ننمودیم. ,
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْکَ این نظر چشم سر است أَ فَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ این نابینایی نابینایی دل است چنان که جای دیگر گفت: فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ میگوید: کافران و جهودان در تو مینگرند و معجزات و دلایل روشن میبینند و آن دیدن و نگرستن ایشان را سود نمیدارد و بکار نیاید که بصیرت دل و بینایی سر ندارند پس همچون نابینایاناند که خود باصل هیچ مینبینند. ,
درین دو آیت بیان است که سمع را بر بصر فضل است گوش را بر چشم افزونی است در شرف، که عقل را ور سمع بست و نظر بر چشم بست. و گفتهاند: بصر در قرآن بر سه وجه است: یکی دیدار دل است و بصیرت سر چنان که درین آیت گفت: وَ لَوْ کانُوا لا یُبْصِرُونَ یعنی الهدی بالقلوب، و در سورة الملائکة گفت: وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ یعنی بصیر القلب بالایمان و هو المؤمن. و در سورة الاعراف گفت: وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ یعنی بالقلوب. دیگر دیدار چشم است چنان که گفت: فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ای بصیرا بالعینین. و در سورة یوسف گفت: فَارْتَدَّ بَصِیراً یعنی بالعینین. و در سورة ق گفت: فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ یعنی بالعینین. وجه سیوم بصیرت حجّت است چنان که در سورة طه گفت: وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً یعنی بالحجة فی الدّنیا. ,
قوله: إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً لانّه یتصرّف فی ملکه و هو فی جمیع افعاله متفضّل او عادل وَ لکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ بالکفر و المعصیة و فعلهم ما لیس لهم ان یفعلوا و الظّلم ما لیس للفاعل ان یفعله. میگوید: اللَّه بر هیچ کس ظلم نکند و فعل وی بهیچ وجه ظلم نیست که جز تصرف در ملک خود نیست اگر بنوازد فضل است و او را سزاست، و اگر براند عدل است و او را رواست. اما بندگان بر خود ظلم کردند که کفر و شرک آوردند و آن کردند که ایشان را نرسد و نه سزاست که کنند. قرائت حمزه و کسایی و لکن بتخفیف، الناس برفع و معنی همانست. ,
وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ روز قیامت مؤمن از پس شادی و امن و راحت که بیند، بودن خویش در دنیا و در برزخ چنان فراموش کند که پندارد که یک ساعت بیش نبودست و کافر از اندوه و بیم و نومیدی که باو رسد و بیند چنان داند که در دنیا و برزخ یک ساعت بیش نبودست مؤمن در شادی همه اندوهان فراموش کند و کافر در غم همه شادیها فراموش کند. ,
یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ روز رستاخیز روزی دراز است و احوال آن در درازی روز میگردد از گوناگون هنگامی باشد که خلق در آن هنگام چنان باشند که یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ لا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً و هنگامی باشد که یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ ای یعرف بعضهم بعضا معرفتهم فی الدّنیا، ثم تنقطع المعرفة اذا عاینوا اهوال القیامة. ,
و قیل یتعرّف بعضهم من بعض مدّة لبثهم فی القبور. و قیل یَتَعارَفُونَ بَیْنَهُمْ تعارف توبیخ لانّ کلّ فریق یقول للآخر انت اضللتنی و ما یشبه هذا. ,
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا ای خسر ثواب الجنّة و حظوظ الخیرات. الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ یعنی بالبعث و النشور وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ الی الایمان. ,
وَ إِمَّا نُرِیَنَّکَ این ماء صلت است و جالب آن نون مشدّد است و صلت سخن اینست و ان نرک این رؤیت رؤیت بصر است یعنی ان نرک بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ من العذاب فی حیاتک أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ و لم نرک ذلک فَإِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ فی القیامة. ,
ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلی ما یَفْعَلُونَ عالم بفعلهم و تکذیبهم فیجازیهم علیه، این ثم درین موضع کلمتی است از کلمات صلت در آن حکم تعقیب نیست و عرب ثم گویند و بعد گویند بینیّت تعقیب، چنان که گفت بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ و معنی آیت آنست که اگر بتو نمائیم درین جهان در حال زندگی تو عذاب ایشان و انتقام کنیم از ایشان، و اگر نه بعد از وفات تو در آن جهان عذاب کنیم و جزا دهیم. پس رب العالمین در حیاة پیغامبر بعضی عذاب ایشان بوی نمود روز بدر و عذاب آن جهانی ایشان را خود بر جا است و ایشان را میعاد. و گفتهاند این آیت منسوخ است بآیت سیف. ,
وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ من الامم الماضیة رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ او بلغتهم دعوته فلم یؤمنوا قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ ای اهلکوا و نجا المؤمنون و کان ذلک من اللَّه عدلا. ,
میگوید: هر امّتی را از امّتهای گذشته پیغام بری بود آن پیغامبر بایشان آمدید و بر دین حق دعوت کردید، پس اگر ایشان ایمان نیاوردندی و رسالت وی نپذیرفتندی و حجّت بر ایشان محکم گشتید و عذر برنده شدید، رب العالمین عذاب بایشان فرو گشادید گردن کشان و ناگرویدگان را هلاک کردید، و مؤمنانرا نجات بودید، و این از خداوند جلّ جلاله عدل است و داد بسزا، همان است که جایی دیگر گفت وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا و قال تعالی: رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ مجاهد گفت و مقاتل و کلبی فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ یعنی یوم القیمة قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ گفتند: روز قیامت ربّ العزّة گوید: ا لم یأتکم رسلی بکتابی رسولان من بشما آمدند و پیغام ما بشما گزاردند و نامه من بر شما خواندند. ایشان گویند: ما اتانا لک رسول و لا کتاب، بما هیچ پیغامبر نیامد و نه هیچ نامه بما رسید پس رسولان آیند و بر امّت خویش گواهی دهند بایمان و کفر ایشان. همان است که جایی دیگر گفت: وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً جایی دیگر گفت: وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً و قال تعالی: فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ الآیة. پس چون ایشان گواهی دادند قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ میان ایشان کار برگزارند و هر کسی را بسزای خود رسانند وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ لا یعذّبون بغیر ذنب و لا یؤاخذون بغیر حجة و لا ینقصون من حسناتهم و لا یزادون علی سیّآتهم. ,
وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ چون این آیت فرود آمد که وَ إِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ کافران گفتند: بر سبیل استهزا این وعده عذاب که میدهی کی خواهد بود إِنْ کُنْتُمْ یا محمد انت و اتباعک صادِقِینَ بنزول العذاب. ,
قل یا محمد مجیبا لهم لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ ان املکه فکیف املک انزال العذاب. و گفتهاند: مَتی هذَا الْوَعْدُ این وعد بعث است در همه قرآن و معنی آنست که چون ایشان از رستاخیز پرسند یا محمد تو جواب ده که لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً بیان تاویل این آیت آنجاست که گفت: قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ ترا میپرسند که رستاخیز کی خواهد بود گوی من اگر غیب دانستمی خویشتن را از گزند نگاه داشتمی و به هر چه خیر بودی رسیدمی، و چون غیب ندانم اینجا که بودنی امروز چیست، چون دانم غیب رستاخیز که رستاخیز کی است؟ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ای لهلاک کلّ امّة اجل إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ وقت فناء اعمارهم فَلا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ ای لا یتأخرون و لا یتقدّمون. عمر خطاب گفت: اوّل ما یهلک من الامم الجراد. ,
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَتاکُمْ عَذابُهُ این عذاب درین آیت نام رستاخیز است و در قرآن آن را نظائر است إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ آن روز را عذاب نام کرد که آن روز عذاب کافران است. و در قرآن عذاب است مراد بآن مرگ، و عذاب است مراد بآن رستاخیز، و عذاب بحقیقت عذاب. بَیاتاً ای وقت بیات و هو اللّیل أَوْ نَهاراً چون ایشان استعجال عذاب کردند و از رستاخیز بسیار میپرسیدند، فرمان آمد که یا محمد ایشان را بگوی أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَتاکُمْ عَذابُهُ چه بینید اگر این عذاب ناگاه بشما آید و رستاخیز ناگاه بپای شود بشب یا بروز، شما بچه چیز میشتابید از آن، چه چیز است از آن عذاب و از آن روز که کافران بآن میشتابند و این استفهام بمعنی تهویل و تعظیم است ای ما اعظم ما یلتمسون و یستعجلون. ,
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ این ثم نه حرف عطف است که بمعنی حینئذ است و این استفهام بمعنی انکار است یقول أ حینئذ اذا نزل العذاب صدّقتم بالعذاب فی وقت نزوله و آمنتم باللّه وقت البأس. این جواب ایشانست که گفتند: چون عذاب معاینه بینیم ایمان آریم، ایشان را گویند در آن حال آلْآنَ وَ قَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ تکذیبا و استهزاء این هم چنان است که فرا فرعون گفتند آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ جایی دیگر گفت: یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها الآیة. ,
ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا اشرکوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ ای علی الدّوام هَلْ تُجْزَوْنَ الیوم إِلَّا بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ فی الدّنیا فما جزاء الشّرک الّا النّار. ,
وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ ای یستخبرونک أَ حَقٌّ ما اخبرتنا به من العذاب و البعث. ,
مقاتل گفت: حیی ابن اخطب چون به مکه آمد به مصطفی ص گفت یا محمد احق ما تقول ام باطل ا بالجدّ منک هذا ام انت هازل؟ این جواب وی است قُلْ یا محمد إِی وَ رَبِّی جایی دیگر گفت: قُلْ بَلی وَ رَبِّی جایی دیگر گفت: قُلْ نَعَمْ معنی هر سه لفظ آنست که آری حقّ است و راست إِنَّهُ لَحَقٌّ این ها با عذاب شود و با قرآن و با بعث و حساب، ای انّ ذلک لحقّ کاین لا محالة وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ ای سابقین فائتین. ,
وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ای کفرت ما فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ ثمّ لم یقبل منه فداه، همانست که جایی دیگر گفت: وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها میگوید: اگر هر چه در زمین ملک کافر بود خواهد که خویشتن را بآن باز خرد روز قیامت، و فدای عذاب خویش کند، لکن ندا از وی نپذیرند و عذاب از وی باز نگیرند. ,
وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ ای اظهروها لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ پشیمانی ظاهر کنند آن روز لکن پشیمانی سود ندارد و بکار نیاید. و قیل: أَسَرُّوا النَّدامَةَ ای کتموا النّدامة یعنی الرّوساء من السفلة الّذین اضلّوهم وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ ای بین السفلة و بین الرّؤساء بِالْقِسْطِ بالعدل فیجازی کلّ علی صنعه. میگوید: مهتران و سروران کفره که سفله خود را بی راه کرده بودند و ایشان را بر کفر داشته، آن روز پشیمان شوند از کرد و گفت خویش، امّا آن پشیمانی از سفله خود پنهان میدارند و ظاهر نکنند تا ربّ العزة میان ایشان حکم کند و کار بر گزارد بعدل و راستی، و هر کس را آنچه سزای وی است از پاداش بوی دهد وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ این آیت را حکم تکرار نیست که آنچه اوّل گفت در شأن قومی است و این در حق قومی دیگر. و گفتهاند: این قضاء آنست که دوزخیان را از بهشتیان جدا کنند، بهشتیان را ببهشت فرستند و دوزخیان را بدوزخ، و بر کس از ایشان ستم نکنند. ,
أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فلا مانع من عذابه و لا یقبل فداء أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وعده و وعیده کائنان لا خلف فیهما وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ البعث هُوَ یُحیِی للبعث وَ یُمِیتُ فی الدّنیا وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ فی الآخرة ,