- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قیمت گل برود چون تو به گلزار آیی و آب شیرین چو تو در خنده و گفتار آیی
2 این همه جلوه طاووس و خرامیدن او بار دیگر نکند گر تو به رفتار آیی
3 چند بار آخرت ای دل به نصیحت گفتم دیده بردوز نباید که گرفتار آیی
4 مه چنین خوب نباشد تو مگر خورشیدی دل چنین سخت نباشد تو مگر خارایی
5 گر تو صد بار بیایی به سر کشته عشق چشم باشد مترصد که دگربار آیی
6 سپر از تیغ تو در روی کشیدن نهی است من خصومت نکنم گر تو به پیکار آیی
7 کس نماند که به دیدار تو واله نشود چون تو لعبت ز پس پرده پدیدار آیی
8 دیگر ای باد حدیث گل و سنبل نکنی گر بر آن سنبل زلف و گل رخسار آیی
9 دوست دارم که کست دوست ندارد جز من حیف باشد که تو در خاطر اغیار آیی
10 سعدیا دختر انفاس تو بس دل ببرد به چنین صورت و معنی که تو میآرایی