توان به صبر نمودن دل شکسته از بیدل دهلوی غزل 646

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

توان به صبر نمودن دل شکسته درست

1 توان به صبر نمودن دل شکسته درست که هیچ نقش نگشته‌ست نانشسته درست

2 کسی به الفت ساز نفس چه دل بندد گره نمی‌کند این رشتهٔ‌گسسته درست

3 چو اشک شمع زیانکار محفل رنگیم شکست‌ما نشودجز به‌چشم بسته‌درست

4 به چارهٔ دل مأیوس ما که پردازد مگرگدازکند شیشهٔ شکسته درست

5 روا مدارکه مستان شکست بردارند مبر به میکده غیراز سبوی دسته درست

6 دگر تظلم الفت‌کجا برد یارب دل شکسته کزو ناله هم نجسته درست

7 تلاش عجز به جایی نمی‌رسد بیدل مگر چوشمع‌کنی‌کار خود نشسته درست

عکس نوشته
کامنت
comment