-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دشت جنون ز فتنه چشم تو دیده ای است هر موج اشک خیل غزال رمیده ای است
2 یک عمر در شکنجه امید بوده ایم هر ذره خاک ما دل منت گزیده ای است
3 چون خامه سر به راه طلب را دلیل نیست صحرا زجاده صفحه مسطر کشیده ای است
4 شور شراب پیر ز دنیا گذشته است گرد جنون جوان به منزل رسیده ای است
5 در صیدگاه فتنه مجال گریز نیست تیر قضا به بند کمان کشیده ای است
6 صیاد عشق را که چمن دامگاه اوست بوی بهار وحشی در خون تپیده ای است
7 ممنون التفات گرانجانی خودیم مشت غبار ما نفس آرمیده ای است
8 ما را ز دل به کعبه مقصود برد اسیر توفیق ما که خضر بیابان ندیده ای است