-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عکس لبت نمود دلم کرد خون قدح دردا که کرد سوز درونم فزون قدح
2 بر باد داد رخت سرای سلامتم یارب که چون حباب شود سرنگون قدح
3 نقش تو می کند رقم صفحه درون پا می نهد ز دائره خود برون قدح
4 گردد مدام کف بلب آورده هر طرف بر عقل روشن است که دارد جنون قدح
5 انصاف بر صفای دل صافیش که کرد بهر لب تو ترک می لاله گون قدح
6 صیاد هوش و ره زن عقل است غالبا آموختست از لب لعلت فسون قدح
7 غیر از قدح مجوی فضولی مصاحبی زیرا که آگه است ز راز درون قدح