عکس لبت نمود دلم کرد خون از فضولی بغدادی غزل 122

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

عکس لبت نمود دلم کرد خون قدح

1 عکس لبت نمود دلم کرد خون قدح دردا که کرد سوز درونم فزون قدح

2 بر باد داد رخت سرای سلامتم یارب که چون حباب شود سرنگون قدح

3 نقش تو می کند رقم صفحه درون پا می نهد ز دائره خود برون قدح

4 گردد مدام کف بلب آورده هر طرف بر عقل روشن است که دارد جنون قدح

5 انصاف بر صفای دل صافیش که کرد بهر لب تو ترک می لاله گون قدح

6 صیاد هوش و ره زن عقل است غالبا آموختست از لب لعلت فسون قدح

7 غیر از قدح مجوی فضولی مصاحبی زیرا که آگه است ز راز درون قدح

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر