- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مقبل آن قومی که با تو عشق دعوی کرده اند وز دو عالم قصد آن درگاه اعلی کرده اند
2 روضه مأوی نمی خواهند و نخلستان خلد بینوایانی که در کوی تو مأوی کرده اند
3 زندگی تن چو جان را مانع است از روی تو عاشقان زنده دل مردن تمنی کرده اند
4 عاشقان از بهر جانان ترک عالم گفته اند زاهدان از بهر جنت ترک دنیی کرده اند
5 عاشق عالی نظر را کآرزو دیدار تست کحل چشم جانش از نور تجلی کرده اند
6 خال بر روی تو گویی از سواد چشم حور نقش بندی بر بیاض دست موسی کرده اند
7 زآه عشاق تو مرده زنده می گردد مگر تعبیه در وی دم احیای عیسی کرده اند
8 عشق ورز ار نام خواهی ای پسر کاهل سخن از برای عشق مجنون ذکر لیلی کرده اند
9 سیف فرغانی اگر بد گفت و گر نیک از کرم بشنو و عیبش مکن کز غیبش املی کرده اند