-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قوم گفتندش که کسب از ضعف خلق لقمهٔ تزویر دان بر قدر حلق
2 نیست کسبی از توکل خوبتر چیست از تسلیم خود محبوبتر
3 بس گریزند از بلا سوی بلا بس جهند از مار سوی اژدها
4 حیله کرد انسان و حیلهش دام بود آنک جان پنداشت خونآشام بود
5 در ببست و دشمن اندر خانه بود حیلهٔ فرعون زین افسانه بود
6 صد هزاران طفل کشت آن کینهکش وانک او میجست اندر خانهاش
7 دیدهٔ ما چون بسی علت دروست رو فنا کن دید خود در دید دوست
8 دید ما را دید او نعم العوض یابی اندر دید او کل غرض
9 طفل تا گیرا و تا پویا نبود مرکبش جز گردن بابا نبود
10 چون فضولی گشت و دست و پا نمود در عنا افتاد و در کور و کبود
11 جانهای خلق پیش از دست و پا میپریدند از وفا اندر صفا
12 چون بامر اهبطوا بندی شدند حبس خشم و حرص و خرسندی شدند
13 ما عیال حضرتیم و شیرخواه گفت الخلق عیال للاله
14 آنک او از آسمان باران دهد هم تواند کو ز رحمت نان دهد