مردم و خود را زغمهای از بابافغانی شیرازی غزل 357

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

مردم و خود را زغمهای جهان کردم خلاص

1 مردم و خود را زغمهای جهان کردم خلاص خلق عالم را ز فریاد و فغان کردم خلاص

2 در غم عشق جوانی می شنیدم پند پیر خویشتن را از غم پیر و جوان کردم خلاص

3 خوش زمانی دست داد از عالم مستی مرا کز دو عالم خویشرا در یکزمان کردم خلاص

4 بر سر بازار دی می گفتم از سودای عشق مردمان را از غم سود و زیان کردم خلاص

5 گفتمش آخر فغانی را ز هجران سوختی گفت او را از عذاب جاودان کردم خلاص

عکس نوشته
کامنت
comment