-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شوق روزی که پی چاک گریبان میگشت عمرها بود که مجنون تو عریان میگشت
2 یاد معماری مجنون که ز خاکستر دل رنگ هر خانه که میریخت بیابان میگشت
3 گردش چشم تو روزی که شکارم میکرد تا چهها در دلت ای زود پشیمان میگشت
4 ناله را با نفس سوخته بنواخته بود که نیستان چقدر بیسر و سامان میگشت