-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ناگذران دل توئی کز طرب آشناتری خاک توام به خشک جان تا به لب آتش تری
2 خانهٔ دل به چار حد وقف غم تو کردهام حد وفا همین بود، جور ز حد چه میبری
3 بر سرآتش هوا دیگ هوس همی پزم گرچه به کاسهٔ سرم بر سرم آب میخوری
4 مایهٔ عمر جو به جو با تو دو نیمه میکنم جوجوم از چه میکنی چیست بهانه بی زری
5 بر دل من نشان غم ماند چو داغ گاز ران تا تو ز نیل رنگرز بر گل تر نشان گری
6 نور تویی و سایه من، چون گل و ابر از آن کنند چشم تو و سرشک من، رنگرزی و گازری
7 بر دل خاقانی اگر داغ جفا نهی چه شد او ز سکان کیست خود تا بردت به داوری
8 از تو بهر تهی دوی دولت وصل کی رسد خاصه که چون بقا و عز خاص شه مظفری