- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فراق همنفسان جان بیقرارم سوخت گیاه خشکم و هجران نوبهارم سوخت
2 چو من مباد کس آواره هزار وطن فلک ز داغ فراقت هزار بارم سوخت
3 زمانه از شب تارم چراغ باز گرفت پس از وفات من آورده بر مزارم سوخت
4 سرشک راه بدامن نبرد در شب هجر چو شمع لخت جگر گرچه بر کنارم سوخت
5 طبیب مرده دلان بعد مرگ مشفق شد بوعده کرد وفا چون در انتظارم سوخت
6 مرا جدائی جانان دگر نکشت کلیم چه منت است تف آه شعله بارم سوخت