جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

دردی که مراست با که گویم از جلال عضد غزل 215

غزل 215 ام از 401 غزلیّات

دردی که مراست با که گویم

1 دردی که مراست با که گویم درمان دل خود از که جویم

2 گه فتنه خال عنبرینم گه بسته زلف مشک بویم

3 عشق آمد و رفت نام و ننگم شوق آمد و بُرد آب رویم

4 دل کم نکند ز عشق مویی ور عشق کند بسان مویم

5 خالی نشود ز آرزو سر ور سر برود در آرزویم

6 گر جان خواهی بگوی با من تا دست ز جان خود بشویم

7 ور سرطلبی اشارتی کن تا ترک سر و جهان بگویم

8 من ذرّه ام و تو آفتابی شاید که نظر کنی به سویم

9 خاک قدم توام ولیکن بر باد مده چو خاک کویم

10 آن کاو چو جلال بنده تست من بنده کمترین اویم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دردی که مراست با که گویم

شاعر شعر دردی که مراست با که گویم چه کسی است ؟

شاعر شعر دردی که مراست با که گویم جلال عضد می باشد.

شعر دردی که مراست با که گویم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دردی که مراست با که گویم چیست ؟

قالب شعر دردی که مراست با که گویم غزل است

مضمون اصلی شعر دردی که مراست با که گویم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر