- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دردا که دل نماند و بر او نام درد ماند وز یار یادگار دلم یاد کرد ماند
2 بر شاخ عمر برق گذشت و خزان رسید یک نیمه زو سیاه و دگر نیمه زرد ماند
3 بر نخل بخت و گلبن امیدم ای دریغ خار بلا بماند، نه خرما نه ورد ماند
4 عمرم بشد به پای شب و روز و غم گذاشت موکب دو اسبه رفت و همه راهگرد ماند
5 دل نقشی از مراد چو موم از نگین گرفت یک لحظه جفت بود و همه عمر فرد ماند
6 گردون نبرد ساخت به خونریز با دلم در دیده خون دل ز نشان نبرد ماند
7 خاقانیا چه ماند تو را کاندهش خوری؟ کانده دلت بخورد و جگر نیم خورد ماند