- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صاحبا شد مدتی تا شاهدان فکرتت از طلبکاران خود دارند رخ اندر نقاب
2 شعر تو آب روان است و روانم تشنه است چون روا داری که باشد تشنه محروم آب
3 لیک دوش از حامت گفت است طبع دوربین آن چنان عذری که نتوان رد آن در هیچ باب
4 گفت معنی های او بکرند و ما نامحرمان بکر از نامحرمان واجب شمار و اجتناب