- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دگر شیپریان سر برافراشتند زفرمان شه روی برکاشتند
2 به شهر سالامین که بد پایتخت اراکور را سرکشی بود سخت
3 شهنشاه کشتی بسی کرد ساز به سرداری نامور تیرباز
4 به خشکی سپهدار ارونتاس گرد که داماد شه بود و با دستبرد
5 اراکور از مصریان خواست یار که تنگ آورد کار بر شهریار
6 ولیکن به فرجام زورش بکاست به جان از ارونتاس زنهار خواست
7 پس از رزم سیپروس شاه اردشیر ابر جنگ کادوزیان شد دلیر
8 سپاهی برآراست بیش از شمار پیاده فزون بد زسیصد هزار
9 چو آمد به کادوزیان آگهی زآذوقه کردند کشور تهی
10 در اردوی شه قحطی افتاد سخت چنین شد گمانش که برگشت بخت
11 ولیکن به تدبیر تیری بیاز ببردند کادوزیانش نیاز