ستمکش چون دل خس پاره از اسیر شهرستانی غزل 753

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم

1 ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم تماشا باده پیما بی محابا قاتلی دارم

2 برای سنگ طفلان از قفس پرواز می خواهم رسا افتاده اقبالم جنون کاملی دارم

3 چنان مستانه مگریم که پنداری سری دارم چنان بیگانه می خندی که پنداری دلی دارم

4 پرستارم به جای گریه گل خندد اگر داند که در پیرهن هر تب شفای عاجلی دارم

عکس نوشته
کامنت
comment