یگانه از محمدحسین غروی اصفهانی دیوان کمپانی 1

1 یگانه دُرّی یتیم عقیق لب لعل فام به یازده سالگی دو هفته ماهی تمام

2 شاخ گل تازه ای ز گلشن مجتبی ندیده چرخ کهن چون قد او خوشخرام

3 کتاب جان باختن حمایل گردنش از آنکه عبدالهش بود بتحقیق نام

4 دو گوشوارش بگوش ولی ز سر رفته هوش چو دید یکتائی پادشه خاص و عام

5 بعزّ و فرزانگی از حرم آمد برون که تا کند از صفا طواف بیت الحرام

6 رفت بخنجر ذبیح کند نیازی ملیح کعبۀ اسلام را ز جان کند استلام

7 ربود پروانه را شمع دل انجمن گشت غزال حرم پیش دلآرام رام

8 رهسپر راه عشق شد سپر شاه عشق چه خصم بد خواه عشق تیغ کشید از نیام

9 بداد دست و گرفت بدامن شاه جای شد هدف تیر کین در آن خجسته مقام

10 خسرو ملک قدم سوخت ز سر تا قدم ز داغ شهزادۀ ملیح شیرین کلام

11 داغ دل شاه عشق فزون ز اندازه شد زخم جگر تازه بود تازه‌تر از تازه شد