- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنکه بتیزی زبان نرم کند ادیب را نیست گناه اگر کشد عاشق بی نصیب را
2 ناله ی مرغ بوستان گریه کی آرد اینقدر منکه بهانه ساختم نغمه ی عندلیب را
3 آب حیات کی شود روزی ناکسی چومن من بهلاک خود خوشم غصه مده رقیب را
4 عشق چو پنجه زد بجان تیغ رسد باستخوان هست کشنده درد من نیست گنه طبیب را
5 کی دل یوسف حزین یار شود بمصریان بلکه وفای دیگران بند بود غریب را
6 بعد نماز چون بود وعده بطرف بوستان دل چه تحمل آورد زمزمه ی خطیب را
7 بزم وصال گرم شد خیز فغانی از میان دانه ی دل سپند کن جلوه گه حبیب را