- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما نقش خود دیده در آیننه ز آیینه ما
2 عید و نوروز بود مکتب ما را هر روز به محبت گذرد شنبه و آدینه ما
3 محضر سلطنت عشق اگر بخوانند خاتم و سکه برآرند ز گنجینه ما
4 خورده دل زخمی از آن غمزه که نتوانی دوخت تو که صد بار فزون دوخته یی سینه ما
5 زان نگاهی که به دنبال چشمت نرسد خون فرو می چکد از خرقه پشمینه ما
6 آزمودیم، به زور می امسال نبود قدحی داشت خم از باده پارینه ما
7 طرفه شوری سحر از سینه «نظیری » برخاست ساخت کار همه را گریه دوشینه ما