جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 698

غزل 698 ام از 6329 غزلیات

آن کس که ز تو نشان ندارد

1 آن کس که ز تو نشان ندارد گر خورشیدست آن ندارد

2 ما بر در و بام عشق حیران آن بام که نردبان ندارد

3 دل چون چنگست و عشق زخمه پس دل به چه دل فغان ندارد

4 امروز فغان عاشقان را بشنو که تو را زیان ندارد

5 هر ذره پر از فغان و ناله‌ست اما چه کند زیان ندارد

6 رقص است زبان ذره زیرا جز رقص دگر بیان ندارد

7 هر سو نگران تست دل‌ها وان سو که تویی گمان ندارد

8 این عالم را کرانه‌ای هست عشق من و تو کران ندارد

9 مانند خیال تو ندیدم بوسه دهد و دهان ندارد

10 ماننده غمزه‌ات ندیدم تیر اندازد کمان ندارد

11 دادی کمری که بر میان بند طفل دل من میان ندارد

12 گفتی که به سوی ما روان شو بی لطف تو جان روان ندارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن کس که ز تو نشان ندارد

شاعر شعر آن کس که ز تو نشان ندارد چه کسی است ؟

شاعر شعر آن کس که ز تو نشان ندارد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آن کس که ز تو نشان ندارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن کس که ز تو نشان ندارد چیست ؟

قالب شعر آن کس که ز تو نشان ندارد غزل است

مضمون اصلی شعر آن کس که ز تو نشان ندارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر