1 آن کس که بدو میشنوم میگویم وانکس که بدو هرطرفی میپویم
2 هم اوست زمن که هر زمان میگوید پیدا و نهان که او من و من اویم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 پیش و قد ریش از سر و گلستان دم مزن در تماشای بهار و باغ و بستان دم مزن
2 چون دل دیوانه در زنجیر زلف دلبر است حلقه زنجیر آن مجنون بجنبان دم مزن
1 نهان پیر تو خویش آفتاب رخت از آنکه مانع ادراک اوست تاب رخت
2 رخت ز پرتو خود در نقاب میباشد عجب بود که نشد غیر ازین نقاب رخت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به