بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

آن را که ز خود برد تمنای از بیدل دهلوی غزل 1793

غزل 1793 ام از 2828 غزلیات

آن را که ز خود برد تمنای سراغش

1 آن را که ز خود برد تمنای سراغش چون اشک پر از رفتن خود کرد ایاغش

2 هر چرب زبانی که به شوخی علم افراشت کردند چو شمع از نفس سوخته داغش

3 رحم است بر آن خسته‌ که چون آه ندامت در گوشهٔ دل نیز ندادند فراغش

4 فریاد که در گلشن امکان نتوان یافت صبحی ‌که به شبها نکشد بانگ ‌کلاغش

5 پیدایی حق ننگ دلایل نپسندد خورشید نه جنسی است که جویی به چراغش

6 این نشئه ز کیفیت جولان‌ که‌ گل کرد تا ذره در این دشت به چرخ است دماغش

7 حیرت چمن مستی و مخموری وهمیم تمثال در آیینه شکسته‌ست ایاغش

8 در مملکت سایه ز خورشید نشان نیست ای بیخبر از ما نتوان یافت سراغش

9 خاکسترت از دود نفس بال فشان است آتش قفس فاخته دارد پر زاغش

10 از شیون رنگین وفا هیچ مپرسید دل آن همه خون‌ گشت‌ که بردند به باغش

11 بیدل من و بزمی ‌که ز یکتایی الفت خاکستر پروانه بود باد چراغش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن را که ز خود برد تمنای سراغش

شاعر شعر آن را که ز خود برد تمنای سراغش چه کسی است ؟

شاعر شعر آن را که ز خود برد تمنای سراغش بیدل دهلوی می باشد.

شعر آن را که ز خود برد تمنای سراغش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر آن را که ز خود برد تمنای سراغش چیست ؟

قالب شعر آن را که ز خود برد تمنای سراغش غزل است

مضمون اصلی شعر آن را که ز خود برد تمنای سراغش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر