آن شب که مرا بودی از امیر معزی نیشابوری غزل 24

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

آن شب که مرا بودی وصل تو به‌ کف بر

1 آن شب که مرا بودی وصل تو به‌ کف بر با دوست نشستم به سرکوی لَطَف بر

2 ابروش کمان بود و هدف ساختم از دل تا غمزهٔ او تیر همی زد به هدف بر

3 پر دُر صدفی داشت عقیقین و همان شب غواص صدف یافته بودم به صدف بر

4 گفتی خط مشکینش بر عارض سیمین طغرای جمال است به منشور شرف بر

5 در خلد به نظارهٔ طغرای جمالش گرد آمده حوران بهشتی به غُرَف بر

6 گفتی‌که مگر هست زییراهن‌کُحلی پیدا شده دستی‌که زند نقره به دف بر

عکس نوشته
کامنت
comment