- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب که بی روی تو از اشک دمادم سوختیم سوختیم افزون ز هر شمعی، اگر کم سوختیم
2 ما اسیران محبت، شام غم، چون تار شمع سر برون کردیم از یک جیب و با هم سوختیم
3 آب چشم من شب هجران کم از آتش نبود تا به نقش پا، چو شمع از چشم پر نم سوختیم
4 ما و دل در عاشقی با هم نگشتیم آشنا پیش هم بودیم و بر تنهایی هم سوختیم