- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب ولادت فیروز شه مظفر دین چو آسمان، مه و مهره و ستاره داشت زمین
2 نشسته نیر دولت بصدر و گشته بپای وزیر و عارض و سالار و حاجب و نوئین
3 چنانکه در بر خورشید آسمان بینی سهیل و مشتری و تیر و زهره و پروین
4 دمید از دل گلهای آتشین آنشب به چرخ تافته پیکان و آخته ژوبین
5 همی تو گوئی کز آفتاب و زهره و ماه رها شدند شهب هر دم از یسار و یمین
6 کسیکه وارد آن بزم دلگشا گشتی نشست کردی در روضه بهشت برین
7 قطوف دانیه چیدی ز شاخه طوبی می طهور گرفتی زدست حورالعین
8 مراد خویش عیان سازم اندرین تشبیه که خصم خیره نگوید مرا چنان و چنین
9 قطوف دانیه شد میوه محبت شه می طهور بود باده پرستش دین
10 گرسنه ماند چشمی کزین نجوید کام چو زهر باشد کامی کزان نشد شیرین