سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

شب فراق که داند که تا سحر از سعدی شیرازی غزل 60

غزل 60 ام از 1930 غزلیات

شب فراق که داند که تا سحر چند است

1 شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق دربند است

2 گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم کدام سرو به بالای دوست مانند است

3 پیام من که رساند به یار مهرگسل که برشکستی و ما را هنوز پیوند است

4 قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است

5 که با شکستن پیمان و برگرفتن دل هنوز دیده به دیدارت آرزومند است

6 بیا که بر سر کویت بساط چهرهٔ ماست به جای خاک که در زیر پایت افکنده‌ست

7 خیال روی تو بیخ امید بنشانده‌ست بلای عشق تو بنیاد صبر برکنده‌ست

8 عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی به زیر هر خم مویت دلی پراکند است

9 اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی گمان برند که پیراهنت گل آکند است

10 ز دست رفته نه تنها منم در این سودا چه دستها که ز دست تو بر خداوند است

11 فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست بیا و بر دل من بین که کوه الوند است

12 ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق گمان برند که سعدی ز دوست خرسند است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شب فراق که داند که تا سحر چند است

شاعر شعر شب فراق که داند که تا سحر چند است چه کسی است ؟

شاعر شعر شب فراق که داند که تا سحر چند است سعدی شیرازی می باشد.

شعر شب فراق که داند که تا سحر چند است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر شب فراق که داند که تا سحر چند است چیست ؟

قالب شعر شب فراق که داند که تا سحر چند است غزل است

مضمون اصلی شعر شب فراق که داند که تا سحر چند است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر