شبی که در نظر آن طره از بابافغانی شیرازی غزل 439

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم

1 شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم هزار بار بجان بوسم و بدیده کشم

2 مرا که غنچه ی وصل از دعای صبح شکفت چگونه منت گلهای نو دمیده کشم

3 نیافت خاطرم آرام تا ز بوی گلی درین چمن نفسی چند آرمیده کشم

4 مرا که میچکد از دیده خون دل بچه رو ز دست ساقی گلرخ می چکیده کشم

5 نچیده از چمن وصل غیر خار و هنوز هزار درد دل از هر گل نچیده کشم

6 جریده می روم این راهرا و نزدیکست که خط نسخ بمضمون این جریده کشم

7 بجز دهان تو کز هیچ، آفریده خدا عجب که سرزنش از هیچ آفریده کشم

8 دلم رمیده فغانی کجاست همنفسی که ناله یی بمراد دل رمیده کشم

عکس نوشته
کامنت
comment