🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی
محمدحسین غروی اصفهانی

خبر از محمدحسین غروی اصفهانی دیوان کمپانی 3

دیوان کمپانی 3 ام از 226 مدایح و مراثی - مدایح و مراثی عبدالله الرضیع المعروف بعلی الاصغر سلام الله علیه

خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25

1 خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید لوحش الله که به همراه پدر می آید

2 ناز پرورد من آمد سوی گهوارۀ ناز می سزد گر بنهم بر قدمش روی نیاز

3 طوطی من! سخنی، از چه زبان بسته شدی سفری بیش نرفتی که چنین خسته شدی

4 ناز آغاز کن و جلوه کن از آغوشم که من این جلوه بملک دو جهان نفروشم

5 ای جگر تشنه که با خون جگر آمده ای خشک لب رفتی و با دیدۀ تر آمده ای

6 از چه آغشته بخونی تو به آغوش پدر تو که رفتی به سلامت بسیر دوش پدر

7 آخر ای غنچۀ پژمرده که سیرابت کرد نغمۀ تیر ترا از چه چنین خوابت کرد

8 از چه ای بلبل شیدا تو چنین خاموشی یا که از سوز عطش باز مگر مدهوشی

9 گل من خار خدنگ که گلوی تو درید گوش تا گوش ترا تیر جفای که درید

10 پنجۀ ظلم که این غنچۀ گل خارت کرد کاین ستم بر تو و بر مادر غمخوارت کرد

11 چه شد ای بلبل خوشخوان ز نوا افتادی ز آشیان رفتی و در دام بلا افتادی

12 چه شد ای روح روانم که ز جان سیر شدی بهر یک قطرۀ آبی هدف تیر شدی

13 بودم امید که تا بال و پری باز کنی نه که از دست من غمزده پرواز کنی

14 آرزو داشتم از شیر ترا باز کنم برگ عیشی ز گل روی تو من ساز کنم

15 ناوک خصم ترا عاقبت از شیر گرفت دست تقدیر ز شیرت بچه تدبیر گرفت

16 اگرت آب ندادند و مرا شیر نبود نازنین حلق ترا طاقت این تیر نبود

17 تیر کین با تو چه ای کودک معصومم کرد این قدر هست که از روی تو محرومم کرد

18 وای بر حرمله کاندیشه ز خون تو نکرد رحم بر کودکی و سوز درون تو نکرد

19 ای دریغا که شدی کشتۀ بی شیری من پس از این تا چه کند داغ تو و پیری من

20 وای بر خال دل مادر بیچارۀ تو پس از این مادر و قنداقه و گهوارۀ تو

21 چشم از مادر غمدیده چرا پوشیدی مگر ای شیرۀ جان شیر که را نوشیدی

22 یادی از مادر بی شیر و ز پستان نکنی خنده بر روی من ای غنچۀ خندان نکنی

23 داد از ناوک بیداد که خاموش کرد مادر غمزده را نیز فراموشت کرد

24 طاقتم طاق شد آن طاقۀ ریحانم کو طوطی شهد دهان شکر افشانم کو

25 حیف و صد حیف که برگ گل نسرینم رفت ناز پروردۀ من، اصغر شیرینم رفت

محمدحسین غروی اصفهانی از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
اثر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید دیوان کمپانی 3 ام از 226 مدایح و مراثی - مدایح و مراثی عبدالله الرضیع المعروف بعلی الاصغر سلام الله علیه در دیوان کمپانی محمدحسین غروی اصفهانی می باشد
شعر قالب : دیوان کمپانی سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید

شاعر شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید چه کسی است ؟

شاعر شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید محمدحسین غروی اصفهانی می باشد.

شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید چیست ؟

قالب شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید دیوان کمپانی است

سبک شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید چیست ؟

سبک شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید سبک نوین است

مضمون اصلی شعر خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
محمدحسین غروی اصفهانی

خبر از محمدحسین غروی اصفهانی دیوان کمپانی 3

دیوان کمپانی 3 ام از 226 مدایح و مراثی - مدایح و مراثی عبدالله الرضیع المعروف بعلی الاصغر سلام الله علیه
بنر