-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شهد لطفست گهی در کامم ز هر قهر است گهی در جامم
2 گه می تلخ دهی زان لب و چشم گاه نقل و شکر و بادامم
3 گاهی از لطف کنی تحسینم گاهی از قهر دهی دشنامم
4 من گرفتار توام حاجت نیست زحمت آنکه کشی در دامم
5 روز و شب می نشناسم الا وصل تو صبح و فراقت شامم
6 سوختم ز آتش هجران و هنوز در ره چارهٔ وصلت خامم
7 فیض را شکر وصالت بچشان چند در هجر تو زهر آشامم