1 کوه از صف ترکان ملک گردد پست ز ایشان به هنر یکی و از خصمان شصت
2 در مجلس و میدان شه حورپرست دارند نهاده جام و جان برکفِ دست
1 خلعت سلطان عالم آفتاب دین و داد بر بهاء دین یزدان فرخ و فرخنده باد
2 نجم دولت، میر نواب عجم، عثمانکه هست سروری نیکوسرشت و مهتری فرخ نژاد
1 از دولت عالی به سعادت ستدم داد زین خلعت فاخر که خداوند مرا داد
2 جون دجلهٔ بغداد مرا بود دو دیده دجله بشد و خانهٔ منگشت چو بغداد
1 ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما به دلبری دل ما را همی زنی یغما
2 چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ چو تو سوار سرافراز نیست در یغما