- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باد صبح از گلستان آید همی یا زکوی دلستان آید همی
2 سوی من چون بوی رحمن از یمن بوی آن جان جهان آید همی
3 می طپد دل چون جلاجل تا بگوش بانگ زنگ کاروان آید همی
4 پیکرم شد چون هلال از انتظار کان مه لاغر میان آید همی
5 از فراق آن لب یاقوت فام خون دل از دیدگان آید همی
6 ناف آهو بوی مویش کی کند کز نسیمش بوی جان آید همی
7 پیش تیر آن بت ابروکمان مرغ دل بازی کنان آید همی
8 شصت برنگرفته از یک چوبه تیر صد خدنگ از وی بجان آید همی
9 هر کجا دردیست درمان ناپذیر بر تن این ناتوان آید همی
10 داستان عشق با زاهد مگوی بوی خون زین داستان آید همی